بی بی سی فارسی
خبر سازان
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید امیدواریم در خدمت رسانی به شما دوست گرامی کوشا باشیم این وبلاگ به طور هوشمند تبادل لینک میکند اگر مایلید لینک کنید به تبادل لینک هوشمند رفته و ما را با این ادرس و عنوان بی بی سی نیوز لینک کنید. نظر یادتون نره.با عرض معذرت بعضی مطالب در سایت نمایش داده نمی شود.اگر پیگیر مطلب خواصی هستید میتونید با مراجعه به این سایت مطلب مورد نظرتونو پیدا کنید با تشکر مدیریت سایت:نادیا
آخرین مطالب
نويسندگان
شنبه 12 بهمن 1392برچسب:دختران,دهه,60,و,مادر شدن!!!, :: 2:41 بعد از ظهر :: نويسنده : سحر

دختران دهه 60 و مادر شدن!!!

دختران دهه 60 و مادر شدن!!!
دهه شصتی عنوانی است که با پشت‌سرگذراندن دوران نوجوانی این دهه بر سر زبان‌ها افتاد؛ نسلی که موقعش بود، نسل دیگری را تحویل جامعه ایران دهد اما انگار ترجیح داد این وظیفه را به نسل قبل و بعد از خود بسپارد.


 متولد 1360 است. اسفند امسال نیز که بگذرد بیش از 30سال از زندگی‌اش گذشته است و او به‌عنوان یک معلم ورزش در شهر خودشان روزها را به مدرسه و سالن‌های ورزشی می‌رود و شب‌ها را در خانه کنار پدر یا مادرش یا تنها سریال‌های تلویزیونی تماشا می‌کند. رویا یک دختر معمولی در میان دیگر زنان و دختران کشور است و خودش می‌گوید: «همه آنچه در این سال‌ها در زندگی تجربه کرده از او یک دهه شصتی ساخت.»

 دهه شصتی عنوانی است که با پشت‌سرگذراندن دوران نوجوانی این دهه بر سر زبان‌ها افتاد؛ نسلی که موقعش بود، نسل دیگری را تحویل جامعه ایران دهد اما انگار ترجیح داد این وظیفه را به نسل قبل و بعد از خود بسپارد. به‌طوری‌که حتی در پیش‌بینی‌های جمعیتی نیز دست برد و همه‌چیز آنگونه که انتظار می‌رفت، نشد. این دختران آنگونه که انتظار می‌رفت هنوز تبدیل به «مادران نمونه آینده» جامعه نشده‌اند و همچنان جمعیت زیادی از آنان مجرد است.

سرشماری سال 90 نشان داد، جمعیت زنان نیمه‌اول دهه60 در حال حاضر بیشتر از نیمه‌دوم آن و همچنین دهه بعد و قبل از خود است. بر اساس این سرشماری ﻣیﺎﻧﮕیﻦ ﺳﻨی جمعیت زنان کشور 30 سال است. تیام‌ برخلاف اسمش با چشمان آبی‌رنگ و موهای روشنش یکی از متولدین نیمه‌اول دهه60 است، بیشتر دوران نوجوانی‌اش با بیماری مادر و بعد فوت او سپری شد.

او در حال حاضر از ایران رفته است و مشغول ‌کار در یکی از شهرهای آمریکاست اما گاهی به نظر می‌رسد نوعی تنهایی دهه شصتی به سراغش می‌آید و می‌گوید: «همه زندگی می‌خواستم که بهترین دوست برای دوستانم، بهترین دانش‌آموز برای مدرسه، بهترین خواهر برای خواهر و برادرانم و بهترین فرزند برای پدر و مادرم باشم. اما امروز می‌بینم که تنها هستم و آنها به بهترین بودن من توجهی نکردند.»

این دختران مهم‌ترین بخش جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند و بر اساس آمارها جزو 30درصدی جمعیت مجرد زنان کشور هستند و به نظر می‌رسد کمتر از کم‌سن‌وسال‌های خود انگیزه‌ای برای ازدواج دارند. این امر موجب شده تا جدول‌های آماری جمعیت و ازدواج در ایران به شکل دیگری دربیایید. اگرچه از تعداد ازدواج‌ها در سال‌های اخیر کاسته نشده اما آمارها نشان می‌دهند این ازدواج‌ها عمدتا مربوط به دختران نیمه‌دوم دهه60 و بیشتر از آن دهه70 بوده است.

میانگین سن اولین ازدواج در بین زنان و مردان بر اساس سرشماری سال 90 در بین دختران 23سال و در بین پسران 26سال است و بر این اساس معادلات ازدواج در این سال‌ها چندان دور از ذهن نیست و تنها در ازدواج‌های مربوط به نیمه نخست دهه60 تفاوت‌هایی وجود دارد.

بهاره 31ساله است و کلاس‌های آموزشی زیبایی و پوست دارد؛ چهارسالی است که مشغول ‌کار شده و در این سال‌ها برای گذراندن دوره‌های مختلف دایما در حال سفر به کشورهای اطراف است که برایش کار و تفریح با هم است. درآمدش خوب است و این را یکی از دلایلش برای ازدواج‌نکردن می‌داند. البته او معیارهای دیگری هم دارد و معتقد است هنوز فرد تمام و کمالی را پیدا نکرده است. درمورد این تفاوت می‌گوید: «فکر می‌کنم معیارهای نسل ما با نسل جدید برای انتخاب همسر بسیار متفاوت است. بیشتر می‌بینم که آنها فقط می‌خواهند یک پسر پولدار پیدا شود و ازدواج کنند اما ما به تحصیلات، کار، طرز فکر و رفتار طرف مقابل هم خیلی اهمیت می‌دهیم و عمدتا به نظرم خیلی سختگیرتر هستیم یا شده‌ایم!»

پدرها و مادرهایی که زود پیر شدند

به نظر می‌رسد دختران متولد 66 به بعد کشور با رسیدن به سن ازدواج، آن را به‌عنوان یکی از معیارهای زندگی خود قرار داده‌اند در حالی‌که دختران بزرگ‌تر از آنان هنوز زیر بار این مسوولیت نرفته‌اند. نجمه و سمیرا در کافه‌ای مشغول صحبت در مورد دوران نوجوانی و کودکی‌شان هستند. هردو با وجود مجردبودن از شرایط خود چندان نیز ناراضی نیستند و دوستان همسن‌شان که ازدواج کرده‌اند را نیز چندان موفق نمی‌دانند.

 نجمه بیشتر به خانواده‌اش رسیدگی می‌کند و می‌گوید: «نمی‌دانم چرا پدر و مادرهای ما خیلی زودتر از پدرها و مادرهایشان گرفتار بیماری‌ها شدند. دایما برای درد قلب پدرم یا درد پای مادرم باید مراقبشان باشم و می‌بینم که تنها من این شرایط را ندارم؛ بقیه هم‌سن‌وسال‌های من هم همین‌طورند. خانواده‌هایمان هم کاملا از ما انتظار دارند و انگار همه امورشان را به ما سپرده‌اند.»

سمیرا در جواب نجمه می‌گوید: «خب این به خاطر همین است که ما ازدواج نکرده‌ایم و نه آنها کسی را جز ما دارند و نه ما جز آنها کسی را داریم.» اما نجمه این حرف دوستش را قبول نمی‌کند و ادامه می‌دهد: «آخر مگر ما فرصت ازدواج هم داشتیم؟ حتی به خودمان هم فکر نمی‌کنیم چه برسد به کس دیگر، همه فکرمان خانواده و پاسخ گفتن به آنهاست.» سمیرا نیز به نشانه تایید سری تکان می‌دهد و زیر لب می‌گوید: «نه وقت نکردیم.»

سمانه هنوز از «بله» گفتن دخترخاله متولد 72 خود به پسر هم‌دانشگاهی‌اش متعجب است. او که خود متولد 61 است، می‌گوید البته خیلی از دوستانش هم ازدواج کرده‌اند و مخالف ازدواج نیست اما اصرار چندانی هم برای این مساله ندارد و معتقد است هنوز فرصت هست. یادش می‌آید در سال‌های نوجوانی‌، همان سال‌های پراسترس و فشار برای گذر از سد کنکور یک روز با کنجکاوی مثل همه دختران دیگر کلاسشان سعی می‌کردند به دفتر مدرسه سرک بکشند.

 آن روز یکی از همکلاسی‌هایی که وسط سال یکباره به عقد پسردایی‌اش درآمده بود، در اتاق مدیر سعی می‌کرد تا برای ادامه تحصیلش در مدرسه اجازه بگیرد: «تازه می‌خواستیم ببینیم ابروهایش را که برداشته، چه شکلی شده، با مادرش آمده بود تا اجازه بگیرد اما مدیر به هیچ عنوان قبول نکرد. معتقد بودند برای دختران دیگر بدآموزی دارد چنین دختری در مدرسه باشد.»

به گفته خودش آن زمان این چیزها عیب بوده و مهم‌ترین حسن برای یک دختر گذراندن دانشگاه و داشتن تحصیلات بود: «ما همیشه به فکر درس خواندن بودیم اصلا خجالت می‌کشیدیم به ازدواج فکر کنیم، چقدر غرورداشتیم، پاسخمان در برابر هر درخواست ازدواجی فقط «نه» بود. تازه سال‌های آخر دانشگاه بعضی‌هایمان دیگر کم‌کم سروگوششان می‌جنبید.»

بر اساس آخرین آمار سازمان ثبت احوال از ازدواج بین گروه‌های سنی مختلف زن و مرد که پاییز امسال منتشر شد و گزارش خبرآنلاین، 47‌درصد از این ازدواج‌ها مربوط به گروه سنی 25سال به بالاست و 53‌درصد یعنی بیش از نیمی از ازدواج‌ها مربوط به دختران کمتر از 24سال با پسران 20 تا 29ساله بوده است.

«سرمایه من در زندگی تنها یک قلب مهربان است و می‌دانم باید با آن تا انتهای زندگی‌ام بروم.» زیباست و هیچ‌چیز نمی‌تواند موجب انکار این زیبایی شود، چشمان خندان یک دختر افغان که در میان صورتی شیرین و مشتاقش برای صحبت‌کردن قرار گرفته است. سال 1362 و بعد از مهاجرت خانواده‌اش به ایران در کشور متولد شده است. مانند هم‌نسلان خودش است و تقریبا همه دوستانش ایرانی هستند که از مدرسه و دوران دانشگاه با آنها در رفت‌وآمد است. در یکی از مطب‌های شهر اهواز کار می‌کند و کارش مرتبط با رشته تحصیلی‌اش رادیولوژی است.

 می‌گوید در سال‌های دانشگاه در شهر مشهد به خاطر مشغله‌های فکری‌اش در مورد خانواده به خواستگارانش جواب رد داده است. با وجود آنکه یک برادر بزرگ‌تر از خود و دو برادر و یک خواهر کوچک‌تر از خود دارد اما بیشتر بار روحی و فکری خانواده را خودش به دوش می‌کشد: «نمی‌دانم در چه فکر‌هایی بودم، اصلا اسم خواستگاری که می‌آمد می‌گفتم پس پدر و مادرم چه کار کنند. الان هم می‌گویم هرچه خدا بخواهد.»

آموزش‌ ترحم و دلسوزی

اگرچه بسیاری از این دختران همه متعلق به یک‌دهه هستند اما آمارها نشان از آن دارد که میان رفتارها و اعتقادات دختران نیمه‌اول دهه60 با نیمه‌دوم آن تفاوت بسیاری وجود دارد. شاید از جنگ چیزی جز صداهای مبهم و خاطرات پراکنده به‌یاد ندارند اما دوران کودکی و مدرسه‌شان دقیقا همزمان با دوران جنگ و بعد از جنگ بود. وسایل و امکانات این دوره محدود بود.

فاطمه متولد 65 و از یک خانواده مذهبی است و به یاد دارد: «هر وقت مدادرنگی یا دفتر نو برایم می‌خریدند ناراحت بودم، دایما فکر می‌کردم باید یاد بچه‌های فلسطینی باشم که در جنگ هستند و الان از این مداد رنگی‌ها ندارند. گاهی خودم هم فکرهایم را باور نمی‌کنم ولی در آن زمان اینگونه بود دیگر.» گذران زندگی با کوپن‌های خرید دولتی، دفترهای یک‌شکل با عکس یک گل مشکی روی جلد، کارتون‌هایی که همه از دلسوزی، از دست دادن پدر و مادر و تنهایی سخن می‌گفت بخشی از خاطرات کودکی دختران و پسران این دهه است.

شیدا در شبکه اجتماعی خودش می‌نویسد: «والدین شما هم بعد از خوردن یک غذای خوشمزه و‌گرانقیمت سعی می‌کنند خاطرات فقر و نداری دوران بچگی خود را به یادتان بیاورند.» او نیز معتقد است: «دهه60، چه دختر چه پسر، همه زندگی‌شان شاید چندان سخت نبوده اما ویژگی‌های خاص خود را داشت.» آنها در هر دوره یا چندسال، شرایط بسیار متفاوتی را در جامعه تجربه کرده‌اند. تمام‌شدن جنگ و در عوض رشد پله‌پله اقتصادی کشور، نوعی شور و هیجان در دوران اصلاحات، در دوران نوجوانی و کمی در دوران جوانی و دانشگاه، تحصیل برای بهتربودن، مفیدبودن، کارکردن برای متکی‌نبودن به خانواده و بعد سقوط پله‌پله اقتصادی، فرهنگی و... یا حتی بازنشستگی و خستگی پدرها و مادرها که رنگ دیگری می‌گرفت.
 

دو شنبه 5 آذر 1392برچسب:شکارچی,دختران,خردسال+عکس, :: 11:19 قبل از ظهر :: نويسنده : سحر

شکارچی دختران خردسال+عکس

شکارچی
مرد تبهکار که در پوشش سرویس مدرسه دختران خردسال را مورد آزار و اذیت قرار می داد ، در تازه ترین اعترافاتش به ربودن 9 دختر دانش آموز اعتراف کرده است.

رسیدگی به این پرونده همزمان با شکایت والدین دختر خردسالی در پلیس آگاهی در دستور کار پلیس قرار گرفت.

با مراجعه شاکی به اداره شانزدهم و در تحقیقات صورت گرفته از قربانی، کارآگاهان متوجه شدند که جوانی حدود ۳۰ ساله و تحت عنوان «سرویس مدرسه»، دختربچه را فریب و پس از سوار کردن وی به ماشین، با تهدید چاقو اقدام به آزار و اذیت وی کرده و پس از سرقت طلا و جواهرات، دختربچه را از ماشین پیاده و متواری شده است.

براساس اظهارات مادر قربانی، راننده پژو علاوه بر آزار و اذیت دخترش، اقدام به سرقت گوشواره‌های دخترش نیز کرده است.

با توجه به حساسیت موضوع، در اولین مرحله مشخصات به دست آمده از چهره نگاری متهم در اختیار تمامی گشت‌های انتظامی قرار گرفت.

سرانجام ساعت هفت صبح ۱۱ آبان، کارآگاهان پلیس آگاهی به سرنشین یک دستگاه پژو پرشیا نقره‌ای رنگ مشکوک و به وی دستور ایست دادند که ناگهان راننده پژو با اطلاع از هویت کارآگاهان، اقدام به متواری شدن از محل کرد که طی یک تعقیب و گریز، متهم به نام «ابوالفضل» ۲۸ ساله دستگیر و در بازرسی از خودروی وی، گوشواره طلای متعلق به قربانی نیز کشف می‌شود.  با دستگیری متهم و در حالی‌که وی منکر هرگونه ارتکاب سرقت و آزار و اذیت شده بود، از شاکی پرونده برای شناسایی متهم دعوت صورت گرفت که متهم را به صورت کامل مورد شناسایی قرار داد.

با وجود شناسایی متهم از سوی شاکی، متهم در مراحل اولیه دستگیری و تحقیقات منکر هرگونه آزار و اذیت قربانی بود تا اینکه با تحقیقات دامنه‌دار کارآگاهان، سرانجام ۱۲ آبان لب به اعتراف گشود و به آزار و اذیت قربانی اعتراف کرد.

همزمان با انتشار خبر دستگیری شکارچی دختران خردسال در رسانه ها تعداد دیگری از قربانیان با مراجعه به اداره آگاهی مرد شیطان صفت را شناسایی و از او شکایت کردند. شکات جدید پس از شناسایی متهم مدعی شدند مرد شیطان صفت آنها را در پوشش سرویس مدرسه فریب داده و پس از کشاندن به محل خلوت مورد آزار و اذیت قرار داده است.

تاکنون 9 دختر بچه با مراجعه به پلیس آگاهی متهم را شناسایی کرده و مدعی شدند متهم پس از کشاندن آنها به محل خلوت نقشه شیطانی خود را داخل خودرو اجرا کرده است.

همچنین بررسی های پلیس نشان می دهد، ابوالفضل به صورت شرکت پیمانکار با یکی از سازمان های دولتی کار می کرده و با خودروهای این شرکت اقدام به ربودن دختران خردسال می کرد. اقدامات مرد شیطان صفت چنان هولناک بوده که قربانیان با مشاهده او دچار وحشت شده و از والدین خود می خواستند که آنها را از اتاق خارج کند.

در حال حاضر متهم در زندان به سر می برد و به زودی در دادگاه کیفری پای میز محاکمه قرار خواهد گرفت.



چهار شنبه 29 آبان 1392برچسب:دختران,موسوی,یا,محاکمه,شوند,یا,آزاد, :: 10:28 قبل از ظهر :: نويسنده : سحر

دختران موسوی یا محاکمه شوند یا آزاد

دختران موسوی یا محاکمه شوند یا آزاد
علی مطهری، درباره پیگیری ماجرای دختران موسوی گفت: من به همراه4 نفر دیگر از نمایندگان به وزیر اطلاعات برای شفاف كردن حادثه روز عید غدیر به وزیر اطلاعات تذكر داده و منتظر پاسخ هستیم.

وی یادآور شد: ادامه حصر خانگی این افراد بدون محاكمه علنی، غیرقانونی است.نماینده مردم تهران در خانه ملت خاطرنشان كرد: در صورت لزوم از وزیر دادگستری درباره علت ادامه حصر این افراد بدون محاکمه، که عملی غیر قانونی است، سوال خواهیم کرد. این نماینده چند دوره مجلس شورای اسلامی افزود: آن طور که از اعضای خانواده این افراد شنیدم وضع جسمانی آقایان موسوی و کروبی خوب نیست. در این صورت اگر اتفاقی برای آنها بیفتد برای نظام هزینه خواهد داشت. لذا بهتر است عقلای قوم زودتر به فکر حل این معضل باشند. این که صداوسیما می گوید باید توبه کنند تا آزاد شوند، نه قانونی است و نه شرعی، چون ممکن است اکثر اتهامات خود را قبول نداشته باشند.مطهری تنها راه برون رفت از این مشكل را محاكمه علنی آقایان موسوی و کروبی و احمدی نژاد دانست و گفت: آقایان موسوی و كروبی و احمدی نژاد که در بحران سال 88 نقش داشته اند به طور همزمان محاکمه علنی شوند، تا ضمن روشن شدن حقایق برای مردم، عدالت نیز اجرا شود.وی تاكید كرد: البته  اتهامات این سه نفر در یک حد نیست.

اغفال دختران دانشجو و تجاوز توسط داروساز شیاد

اغفال دختران دانشجو و تجاوز توسط داروساز شیاد
شمار شاکیان پیرمردی که با معرفی خود به عنوان پزشک داروساز و استاد دانشگاه شهروندان را اغفال کرده و پس از آن اقدام به سرقت و تجاوز به برخی از آنان کرده بود، به 31 تن افزایش یافت.

 سرهنگ عباسعلی محمدیان، رییس پلیس آگاهی پایتخت در این باره گفت: حدود یک ماه پیش مردی که با پوشیدن لباس‌های شیک و زدن عینک آفتابی و همراه داشتن کیف سامسونت، خود را پزشک داروساز و استاد دانشگاه معرفی می‌کرد، دستگیر شد که تحقیقات ماموران در این زمینه ادامه داشت.

وی با بیان اینکه این متهم با پرسه‌زدن در مرکز شهر نظیر ناصرخسرو و اطراف مراکز آموزش عالی به ویژه دانشگاه تهران، خود را پزشک داروساز و استاد دانشگاه معرفی می‌کرد، افزود: این فرد در مواجهه با افراد مدعی می‌شد که علاوه بر تدریس در دانشگاه دارای داروخانه است که حتی به برخی از طعمه‌های خود قول داده بود که آنان را در داروخانه خود مشغول کار کند.

رییس پلیس آگاهی تهران‌بزرگ با بیان اینکه متهم با طرح حیله‌های مختلف، مالباختگان را فریب می‌داد، افزود: در میان مالباختگان وی حتی یک دختر دانشجوی دانشگاه تهران نیز دیده می‌شود.

محمدیان افزود: این پیرمرد کپسول‌های مختلفی را تهیه کرده و درون آن را از موادبیهوشی و داروهای خواب‌آور پر می‌کرد و هر کدام از این کپسول‌ها که دارای رنگ‌های مختلف بود را به افراد تجویز می‌کرد.

وی با بیان اینکه در حال حاضر تعداد شاکیان متهم به 31 فقره رسیده است، گفت: در میان مالباختگان، افراد مختلفی دیده می‌شود که به عنوان مثال وی در چند مورد به خانه افراد مراجعه کرده و پس از بیهوش کردن آنان از طریق داروهای تجویزی، اقدام به سرقت طلاجات و اشیای گران قیمت آنان کرده است.


تجاوز به چند تن در پارک ساعی

 رییس پلیس آگاهی تهران‌بزرگ همچنین افزود: این متهم تعدادی از مالباختگان را نیز در ناصرخسرو شناسایی کرده و حوالی غروب در محدوده پارک ساعی با آنان قرار ملاقات گذاشته که در این محل پس از خوراندن داروی بیهوشی، به آنان نیز تجاوز کرده است.

وی افزود: در برخی از موارد نیز که مالباختگان ساکن تهران نبودند، وی از آنان خواسته تا در مسافرخانه‌ای در حوالی ناصرخسرو مستقر شوند تا وی برایشان دارو تجویز کند که پس از حضور در مسافرخانه و دادن داروی بیهوشی به آنان، ضمن سرقت اشیای قیمتی آنان، به برخی از این افراد نیز تجاوز کرده است.

محمدیان با بیان اینکه متهم پیش از این دارای پنج فقره سابقه کیفری است، گفت: در یکی از سرقت‌های قبلی، یکی از مالباختگان این متهم فوت کرده است و در سرقت‌های اخیر نیز چند تن به کما رفته‌اند.

رییس پلیس آگاهی تهران‌بزرگ با بیان اینکه بیش از یک ماه است که وی در پایگاه 7 دستگیر شده، گفت: این متهم سواد چندانی نداشته اما نام داروها به ویژه داروهای خاص را حفظ کرده و حتی مدعی بوده که کاشف تعدادی دارو است که به وسیله آن بیماران ام اس و جوش‌های صورت را مداوا کند.

وی مهم‌ترین ویژگی این سارق شیک‌پوش را چرب‌زبانی‌اش اعلام کرد و افزود: شهروندان باید توجه داشته باشند که هرگز به چنین افرادی اعتماد نکنند و از راه دادن افراد غریبه به منزل و ... خودداری کنند.

رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ افزود: همچنین باید به این موضوع توجه شود که برای تهیه دارو، بهترین راه، مراجعه به بیمارستان و مراکز معتبر است.

این متهم گفت: با خوراندن داروی بیهوشی به مالباختگان، آنان را بیهوش کرده و اقدام به سرقت از آنان می‌کردم که در مواردی نیز به برخی از آنان تجاوز کردم.
دانشگاهی که ساعت تردد دختران دانشجو را به پدرشان پیامک می‌کند
در حال حاضر ورود و خروج دانشجویان از خوابگاه با سیستم الکترونیکی به صورت...

ريیس دانشگاه آزاد بروجرد همزمان با آغاز هفته خوابگاه‌ها، گفت: کلیه خوابگاه‌های دانشجویان دختر به داخل مجتمع امام خمینی(ره) انتقال داده می‌شود.
احمد سیف افزود: در حال حاضر ورود و خروج دانشجویان از خوابگاه با سیستم الکترونیکی به صورت پیامک به خانواده‌های آنان اطلاع داده می‌شود.
وی ادامه داد: دانشجویان هنگام ورود و خروج از کارت الکترونیکی استفاده کرده و در همان زمان تردد دانشجویان به خوابگاه‌ها به پدر خانواده پیامک می‌شود.
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 43 صفحه بعد
پیوندهای روزانه
پيوندها


ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 192
بازدید دیروز : 165
بازدید هفته : 907
بازدید ماه : 6373
بازدید کل : 123093
تعداد مطالب : 429
تعداد نظرات : 44
تعداد آنلاین : 1


کسب درآمد پاپ آپ
کسب درآمد پاپ آپ